باید این روزای سرد رو گرمش بکنم باید دوز و کلک رو ترکش بکنم باید برم از ردیف نامردای مرد باید از یاد خودم برم ، خودم رو عاقش بکنم تا که هستن اون چیه چیه گوای کوی باید اون خاطرات تلخو پاکش بکنم دیگه هیچکی بره نیستش به خدا همه گرگن ، باید این میشو عیانش بکنم سفید مثل خودم،بوی بد داره مثل کار شما باید این زخم بی درد رو تیمارش بکنم باید اون سیاهیا بمون یادگار سرخ و سفید رو دم در چالش بکنم,آهای تو این منم ...ادامه مطلب
به رسم تمام عاشقا باز می زند دلم تو را صدا قسم به برگ برگ سفید دفتر خاطره ها خاطره های نداشته ی با شما به همه سیاه قلم ها که نوشته از شما سیاهی خاطره ی ندیدن شما حبس شدی از کردار آدم ها این ظلم رفته روا نیست ، به حضرت شما عوض نبودن آدم به خانه ها نبودن خالص و خالصانه ها سردر تمام شهرها به جای همه ی کتیبه ها می نویسم آقا بیا جز این مگر انتظار هست از بچه گدا تا که کم شود فاصله ی فاصله ها سیصد و سیزده بار می نویسم دوستت دارم بیا ,دلم تورا میخواهد,دلم تو را چو ربابی,دلم تو را ميخواهد ...ادامه مطلب